Ironweed, William Kennedy
عنوان: گل آفتابگردان؛ ویلیام کندی؛ مترجم: غلامحسین سالمی؛ تهران، نگاه، 1383؛ در 319 ص؛ شابک: 9789643511715؛ موضوع: داستانهای نویسندگان امریکایی قرن 20 م
خرید کتاب گل آفتابگردان
جستجوی کتاب گل آفتابگردان در گودریدز
معرفی کتاب گل آفتابگردان از نگاه کاربران
کتاب با نام @ گل آفتابگردان@ و توسط آقای غلامحسین سالمی ترجمه شده.
کتاب رو وقتی در حال زیر و رو کردن سایت فیدیبو بودم پیدا کردم و تنها چیزی که باعث شد برای خوندن انتخابش کنم دریافت جایزه پولیتزر 1984 بود و الا تا قبل از اون حتی اسم ویلیام کندی رو نشنیده بودم.
داستان در مورد @ فرانسیس فیلان@ بازیکن سابق تیم بیس بال آلبانی (شهری نزدیک نیویورک) هست که به علت قتل یک کارگر معترض راه آهن تحت تعقیب قرار میگیره و مجبور به ترک خانواده میشه ، بعد از مدتی دوباره به خونه برمیگرده ولی اینبار یه حادثه دیگه باعث میشه که برای 22 سال دیگه از خانواده خودش فرار کنه و اون حادثه مربوط به مرگ پسر 13 روزه اش میشه که از دست فرانسیس لیز میخوره و گردنش میشکنه.
البته در این داستان فقط به این دو اتفاق اشاره ای شده تا بگه چرا فرانسیس فیلان تبدیل به یک ولگرد شد و کل داستان مربوط به زندگی و اتفاقاتی هست که برای فرانسیس در طول زندگیش در خیابونهای آلبانی اتفاق میفته.
داستان تا فصل 3 اصلا خوب پیش نمیرفت ، کند و بسیار پر ابهام رسما به صورت سینه خیز خودم رو تا فصل 4 کشیدم و در این بین حتی 2 تا کتاب کوتاه دیگه هم خوندم تا روحیه ام رو واسه ادامه کتاب حفظ کنم ، ولی از فصل 4 کتاب تغییر چشم گیری داشت به طوری که فصل 4 تا 7 رو 1 روزه خوندم ،
البته طبق تحقیقاتی که کردم فهمیدم که آقای کندی چند تا کتاب دیگه هم داره که در مورد خانوده @فیلان @ ها ست و شاید یکی از عللی که باعث شد من دیر با فرانسیس ارتباط برقرار کنم همین بوده ، به هر حال بد نیست بدونیم که:
@گل آفتابگردان@ 36 جايزهي بينالمللي را از آن خود كرده، يكي از بهترين آثار ويليام كندي است كه در سال 1984 برندهي جايزهي پوليتزر شد و دستمايهي ساخت فيلمي با عنوان «جان سخت» قرار گرفت که در جشنوارههاي کن و ونيز، جوايز متعددي را به خود اختصاص داد. ويليام كندي را ميتوان در زمرهي نويسندگان بزرگي چون ارنست همينگوي، ويليام فالكنر و جورج اورول برشمرد.
مشاهده لینک اصلی
Ironweed, William Kennedy
عنوان: گل آفتابگردان؛ ویلیام کندی؛ مترجم: غلامحسین سالمی؛ تهران، نگاه، 1383؛ در 319 ص؛ شابک: 9789643511715؛ موضوع: داستانهای نویسندگان امریکایی قرن 20 م
مشاهده لینک اصلی
فرانسیس فیلن، روزنامهای که در یک گورستان آلبانی به کار میرود، به طور غریزی بر فرزندان فرزندش غارت می کند. همان پسر که سالها پیش از انگشتانش فرار کرد. شش پا در زیر، کودک تحریک می کند و تصمیم می گیرد که مسیر فرانسیس برای رستگاری و بخشش خود را آغاز کند. این آغاز داستان زیبایی نوشته شده از فرانسیس و دوست دختر هابل او هلن است. آنها بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای یافتن پناهگاه، پول و نوشیدن می کنند. اما فرانسیس گذشته همیشه خواستار است. تصاویر تخیلی، زبان شاعرانه و شخصیت اصلی جذاب برجسته این برنده پولیتزر است. عناصر خاصی از داستان، به ویژه پیچاندن، کمی پراکنده اند اما هنوز باید بخواند.
مشاهده لینک اصلی
گنجینه ی Rubbermaids 19: Mountain Rock Candy در حال حاضر کشف کتاب های بی ارزش و کمیک های موجود در مجموعه ای از ظروف Rubbermaid که قبلا در خانه پدر و مادر من ذخیره شده و فراموش شده اند و تقریبا 20 ساله نگهداری می شوند. با تشکر از اینکه پدرم آنها را به عقب بر گرداند، من در حال حاضر اوقات فراغت خود را از گنجینه های گمشده از عمق پلاستیکی خودم می گذرانم. فرانسیس پلهن در طول رکود بزرگ زندگی عاشقانه ای از یک هلی کوپتر زندگی می کند. Francis از شهر به شهر با قطارهای پرش و بدون هیچ مسئولیتی برای کراوات او، از شرکای همجنس خود لذت می برد، زیرا آنها با قوطی های لوبیا و کوزه های شراب به اشتراک می گذارند. هر گونه تصور از شیوه زندگی هاب با داشتن برخی از درخواست تجدید نظر در حال حاضر به سرعت و بی رحمانه در اینجا رسیدگی می شود. وجود فرانسیس همیشه در تلاش برای اجتناب از انجماد و یا گرسنگی به مرگ است و جسد هابا به سرعت برای سگهای وحشی غذا می شود. فرانسیس با اسکن چند دندان در سمت چپ و جلوگیری از برداشت ساده از فرایندهای خود، افسانه ها را از کلاه گیس بی سر و صدا بیرون می کشد. به طور خاص، ارزشمند است که صحنه ای دارد که او در تلاش است تا از یک سفر به یک آپارتمان دوست خود با تمیز کردن خود استفاده کند و لباس زیر او را در حالی که سعی دارد آنها را در سینک شستشو دهد، می سوزاند. فکر می کنم در مورد چگونگی استفاده از این چاقوها و به من بگویید که میخواهید با آتش سوزی زیر پل کنار بیایید. فرانسیس همچنین با یک مقدار عادلانه از گناه برخورد می کند. او اولین بار پس از کشتن یک گلوله در طول اعتصاب ضربه زد و هنگامی که او در نهایت پس از آن حادثه به خانه رسید، یک فرقه دیگر به او منتقل شد تا زمانی که فرانسیس پسر پسر نوزادش را که در پاییز شکست خورده بود، بریزد. (راه رفتن، butterfingers!) زندگی او به عنوان یک هلی کوپتر اضافه شده به پشیمانی خود را به عنوان وجود خشن از drifter مجبور او را به کشتن دیگران در طول راه. همانطور که یک مرد عاقل یک بار خوانده شده: هیچ چیز ضربه زدن به زندگی هامبورگ مردم با چاقوی هویج من در خانه قدیمی خود را از آلبانی، فرانسیس است که تلاش برای کار کردن بدهی به یک وکیل و برخورد با بسیاری از ارواح که گذشته او او را خالی از سکنه . او همچنین تلاش می کند که برای دوست دخترش هولن و دوستانش رادی را نگاه کند. در حال رفتن به پسران بالغ خود را فراهم می کند تحقق تکان دهنده است که خانواده اش نمی کند برای او نفرت از آنها را رد، اما آیا فرانسیس می تواند خود را ببخشند؟ داستان فرانسیس غم انگیز و قانع کننده است و شخصیت جالبی دارد. او هیچ اتهامی را درباره چیزهایی که انجام می دهد یا چطور زندگی می کند ندارد. با وجود توانایی خود برای خشونت، او به دنبال مشکل نیست. او با سخاوتمندانه او چه کمکی دارد. او با وجود پشیمانی هایی که داشت، شگفت انگیز بود. داستان فرانسیس این ارزش را بررسی می کند، و مطمئنا به خوبی نوشته شده است، اما من کمی شوکه شدم که یک پولیتزر را به دست آورد. به نظر می رسد بسیار خوب است، اما در سطح عظمت نیست که نوع جایزه نشان می دهد.
مشاهده لینک اصلی
همه بررسی های من را در اینجا پیدا کنید: http://52bookminimum.blogspot.com/ â € œKatie درب را ببندید. برای خرد کردن خیلی مرطوب است. خب، از آنجا که یک ربات یک ریزه کاری است. من، با این حال، کمی کوچک شده و آن را بسیار خوب به عنوان آن می شود زمانی که آن را به من می آید bawling.Francis تمام عمر خود را در حال اجرا است. . . â € œ پایگاه های اجرا پس از ترک خفاش، در حال اجرا از اتهام، در حال اجرا از فقدان مردان و زنان، در حال اجرا از خانواده، از اسارت، از فقدان روح از طریق صاف کردن آیینی، در حال اجرا، در نهایت، در تلاش برای پرواز خالص روحیه ای پر از روحیه\nاو سرانجام تصميم گرفت پس از مرگ اتفاقی فرزند نوزادش، خوب عمل کند. فرانسیس به پایین رو به رو شد و تبدیل به یک بدخواه شد. او اکنون روزهای خود را به اندازه کافی کار می کند تا بتواند به اندازه کافی پول بپردازد و هر شب با استفاده از یک کابوس برای از بین بردن صدای ارواح از گذشته اش، یک کوزه بخرد. â € œIâ € ™ م بیمار از همه شما، [است] فکر خود را. من مریض هستم که تصور می کنم آنچه شما تبدیل به آن شده اید، اگر من در میان شما زندگی می کردم، ممکن است تبدیل شود. من از داستان های ملالآور شما، دلایل احساساتی شما، چهره های نامنظم شما سرشارم. شما بیش از یک عکس نیستید، شما فریب خورده اید. شما واقعا واقعی نیستید و من نمیتوانم در مورد شما حرف بزنم و بیشتر حرف بزنم همه شما مرده اید، و اگر شما را ندیده اید، شما باید باشد. »\nمن احساس می کنم بیش از یک کمی خجالتی به جای جایزه پولیتزر برنده رتبه 3 ستاره، اما ؟؟؟؟ همینه که هست. اینجا معامله است. . . 75 صفحه اول و 75 صفحه اخیر Ironweed 5 ستاره ارزشمند هستند. نوشتن است برخی از زیبا ترین Iâ € ™ ام تا کنون دیده (و هنگامی که گرفت، € ™ برخورد دوباره با چیزی جز شرایط هولناک و شورش، thatâ € ™ ثانیه یک شاهکار بزرگ برای به انجام رساندن)، اما وسط آن کشته شدند. گرفت، € ™ اطلاع LL در خلاصه داستان من به راحتی از سمت چپ هر چیزی در مورد شخصیت â € œHelen.â € در حالی که من او را یافت می شود علاوه بر زیبا به منظور اضافه کردن به غنای داستان Francisâ € ™ (و ظاهرا نسخه فیلم واقعا افزایش تا بخشی خود بودن که مریل استریپ به اسکار برای نقش دریافت کرد)، من احساس کتاب کمی از ریل رفت داشتن یک بخش برجسته از تاریخ هلنا € ™ ثانیه (همراه با بالشتک Francisâ € ™ داستان و حتی بیشتر). حتی پروس در وسط کتاب تغییر کرده است. شاید این تغییر عمدی بوده باشد و من فقط آن را گنگ کرده ام اما آن را مانند یک دسته پرکننده برای من احساس کردم. شکایت دیگر من؟ گفتگو این یک کتاب است که با توضیحات و تصاویر دقیق تکمیل شده است که واقعا من را احساس می کند احساس می کنم همه چیز را با فرانسیس تجربه می کنم. . . و سپس شخصیت ها شروع به حرف زدن کردند و من بلافاصله به واقعیت برگشتم، چون مکالمات به نظر می رسید بسیار شلخته و خواندن برای من غلط است. استثنا مکالمات فرانسیس با \"أحسن\" â € \"در حال حاضر برخی از آنها دلهره آور بود. اگر شما هنوز Ironweed را مطالعه نکرده اید و در حال حاضر در معرض افسردگی قرار دارند، توصیه می کنم این مطلب را به لیستی که باید بخوانید کمی کاهش دهید. پس از همه، هیچ کس نمی خواهد به خانه کسی بیاید و نه تنها پخت و پز بوقلمون را در اجاق پیدا کند، بلکه میزبان نیز تلاش می کند تا سر خود را در کنار آن قرار دهد.
مشاهده لینک اصلی
â € œThe مرده، همه چشمان .â € من می خواستم از این کتاب متنفرم. بخشی از آن به سادگی توهین آمیز است. با این حال، این بخشها به طور قابل ملاحظهای با توانایی کندی برای ایجاد پروزه زیبا از مواد ناخوشایند بهوجود میآید. بدون شک، صفحات این کتاب وجود دارد که شعر را می خوانند. فصل اول مقدمهی قانع کننده ای برای شخصیتی است که از عصبانیت خواسته است و به جای آن، شما را شکر می کند. فرانسیس فیلان یک بمب است که همسر و فرزندان خود را بیش از بیست سال پیش با توجه به گزینه های نامناسب و بدبختی ترک کرده است. من هنوز تصمیم گرفته ام که اگر فرانسیس محصول آژانس خود باشد یا قربانی وضعیت او باشد. به همین دلیل است که در نهایت من نمیتوانم او را محکوم کنم، اگرچه من میخواهم. او خانواده اش را ترک کرد. رمان در اواخر دهه 1930 تنظیم شده و تقریبا دو یا سه روز از فرانسیس به زادگاه او آلبانی منتقل می شود و در نهایت تلاش می کند با کسانی که زندگی می کنند آشتی کند، هرچند که توسط کسانی که این زندگی را با دست خود و یا علی رغم آن از دست داده است. فرانسیس گناه در مورد کسانی که فوت کرده اند یا نه توسط دست او، از طریق تلاش او برای مصالحه و رستگاری به شکل ارواح پیروی می کند. به نظر می رسد که او در گورهای خود دروغ می گوید، آنها را در حمام، حیاط خلوت، و در حالی که فرانسیس در جبهه های دیگر قرار دارد بازدید می کند. یک صحنه وجود دارد که مرده به نظر می رسد برای ساختن بیلیارد و جمع آوری به تماشای آنچه که مسلما مهم ترین بخش از داستان فرانسیس است. این در صحنه هایی است که من متوقف فرانسیس را سرزنش کردم، هرچند او هرگز متهم به خودش نمی کند. این پیگیری توسط Francisâ € ™ ثانیه گذشته است، و کندی پرویز زیبا برای توصیف چیزهای کثیف از زندگی گذرا، که من را مجبور به دادن آن چهار ستاره به جای سه یا دو. من این کتاب را به هیچ کس زیر 18 سال توصیه نمی کنم، زیرا برخی از تم های سنگین بالغ وجود دارد. به رغم این تم ها، Ironweed را به خاطر توانایی آن در ایجاد زیبایی در کمترین احتمال مکان ها دوست داشتم. در چند پاراگراف آخر نورمن ماکلان «رودخانه از طریق آن می رود»، راوی و شخصیت اصلی از دست دادن از آنهایی که او در زندگی می دانست و دوست داشت، هنوز هم می تواند صداهای خود را در جریان رودخانه بشنوند. Ironweed نمونه ای از آخرین خط Maclean است. \"من از طریق آب ها خالی از سکنه است.\" در صفحات بسته Ironweed، فرانسیس در نهایت با زندگی خود در ارتباط است. فرانچس، خردمندانه و هدف شخصی خود را بیان کرد: او از مردمان فرار کرد، زیرا او بیش از حد عصبانی بود و در میان آنها زندگی می کرد؛ او سال ها به طرز آگاهانه فروتن شده بود تا با غرور ترسوآمیز در توانایی خود برای تولید جلال و فضیلت که از طریق آن فضیلت فرو میرفت، مقابله کند. »بر خلاف کسانی که سعی می کنند گناه بزرگی از مصائب گذشته ما را دفن یا پاک کنند، â € œMy گناه همه چیز است که من ترک کرده ام. اگر من آن را از دست بدهم، من برای هیچ چیز ایستاده ام، هیچ کاری نکرده ام، چیزی نداشتم. »در یک فرهنگی که زنان و مردان به سرعت حیوانات می شوند، گناه فرانسیس آخرین شواهدی از شواهدی است که او واقعا انسان است.
مشاهده لینک اصلی
اگرچه فقط چند ماه از زمان خواندن این کتاب فوق العاده است، اما به سختی می توانم به خاطر داشته باشم که در واقع چه اتفاقی افتاد. من یادآوری می کنم که در حقیقت شبانه در رختخواب گذاشته می شود و گاهی در چندین پاساژ گریه می کند و فکر می کنم این یکی از بهترین چیزهایی است که در طولانی مدت خوانده ام. داستان این که من به طور تصادفی از قفسه هایم بیرون کشیدم این سال واقعا برای من خوب بود. این قسمت بخشی از آلبینی سه گانه ویلیام کندی است که اکنون به عنوان چرخه آلبانی به کار می رود. این موضوع فورا به من نگفت، و افسرده (که آن را) صدا می کند. مرد عصر افسردگی به نام فرانسیس پولان در آلبانی، نیویورک زندگی می کند که پس از اتفاقی، پس از سقوط پسر بچه خود، خانواده اش را ترک می کند و تصمیم می گیرد در خیابان زندگی کند. بقیه رمان درباره ملاقات شخصیت های گذشته اش، زنده و مرده است. در حقیقت، یکی از موضوعات اصلی، در اولین پاراگراف فوق العاده زیبایی این کتاب، بیان شده است: \"فرانسیس فیلان، جاده سرگردان قبرستان سنت آگنز را در پشت کامیون سرسبز قدیمی، از بین می برد.\" ، حتی بیشتر از زندگی، در محله های محل سکونت. کامیون به طور ناگهانی احاطه شده توسط زمینه های آثار تاریخی و cenotaphs از طراحی های خانواده و اندازه قابل توجه است، همه محافظت مرده privileged. اما کامیون حرکت کرد و محدودیت امتیازات فقط قابل مشاهده بود؛ زیرا اکنون هکتار مرگ واقعی حاکم بود: مردان برجسته و زنان، کاپیتان زندگی بدون الماس، خزها، واگن ها و لیموزین ها، اما در جاده ها و شکوه ها دفن شدند ، در مقبره های بزرگ چیده شده مانند جعبه سپر آسمانی ساخته شده است، و یا بخشی از آکروپولیس. و آه بله، در اینجا نیز، ناگزیر، توده های جریان روبرو می آمدند، ردیف آنها را تحت سنگهای ساده و صلیب های ساده تر رد می کردند. در اینجا محله فلهان بود. بعد از آن چند جمله، قادر نبودم آن را بگذارم. مرده ها زندگی خود را منحصر به فرد می کنند، که گاهی اوقات برای تحقیر زندگی خود استفاده می کنند. در واقع، برخی از شخصیت های اصلی در رمان مرده اند. جیمز اطلس گفته است که چرخه ی او از رمان های آلبانی، یکی از بزرگترین تحولات در ادبیات ما است. کمک کن، اما موافقم رابرت تایورز در نظرسنجی کتاب نیویورک تایمز می گوید: \"این نوع فانتزی بر روی غریب بودن سرنوشت انسان است، در راه های اسرار آمیز که در آن زندگی می تواند تبدیل شود و گاهی اوقات بازخرید شود.\" گاهی اوقات، با وجود همه آنچه را که می خوانم انجام می دهم، من فقط باید آن را به افرادی که کلمات را \"کلمات بهتر\" می نامند، قطع کنم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب گل آفتابگردان
عنوان: گل آفتابگردان؛ ویلیام کندی؛ مترجم: غلامحسین سالمی؛ تهران، نگاه، 1383؛ در 319 ص؛ شابک: 9789643511715؛ موضوع: داستانهای نویسندگان امریکایی قرن 20 م
خرید کتاب گل آفتابگردان
جستجوی کتاب گل آفتابگردان در گودریدز
کتاب رو وقتی در حال زیر و رو کردن سایت فیدیبو بودم پیدا کردم و تنها چیزی که باعث شد برای خوندن انتخابش کنم دریافت جایزه پولیتزر 1984 بود و الا تا قبل از اون حتی اسم ویلیام کندی رو نشنیده بودم.
داستان در مورد @ فرانسیس فیلان@ بازیکن سابق تیم بیس بال آلبانی (شهری نزدیک نیویورک) هست که به علت قتل یک کارگر معترض راه آهن تحت تعقیب قرار میگیره و مجبور به ترک خانواده میشه ، بعد از مدتی دوباره به خونه برمیگرده ولی اینبار یه حادثه دیگه باعث میشه که برای 22 سال دیگه از خانواده خودش فرار کنه و اون حادثه مربوط به مرگ پسر 13 روزه اش میشه که از دست فرانسیس لیز میخوره و گردنش میشکنه.
البته در این داستان فقط به این دو اتفاق اشاره ای شده تا بگه چرا فرانسیس فیلان تبدیل به یک ولگرد شد و کل داستان مربوط به زندگی و اتفاقاتی هست که برای فرانسیس در طول زندگیش در خیابونهای آلبانی اتفاق میفته.
داستان تا فصل 3 اصلا خوب پیش نمیرفت ، کند و بسیار پر ابهام رسما به صورت سینه خیز خودم رو تا فصل 4 کشیدم و در این بین حتی 2 تا کتاب کوتاه دیگه هم خوندم تا روحیه ام رو واسه ادامه کتاب حفظ کنم ، ولی از فصل 4 کتاب تغییر چشم گیری داشت به طوری که فصل 4 تا 7 رو 1 روزه خوندم ،
البته طبق تحقیقاتی که کردم فهمیدم که آقای کندی چند تا کتاب دیگه هم داره که در مورد خانوده @فیلان @ ها ست و شاید یکی از عللی که باعث شد من دیر با فرانسیس ارتباط برقرار کنم همین بوده ، به هر حال بد نیست بدونیم که:
@گل آفتابگردان@ 36 جايزهي بينالمللي را از آن خود كرده، يكي از بهترين آثار ويليام كندي است كه در سال 1984 برندهي جايزهي پوليتزر شد و دستمايهي ساخت فيلمي با عنوان «جان سخت» قرار گرفت که در جشنوارههاي کن و ونيز، جوايز متعددي را به خود اختصاص داد. ويليام كندي را ميتوان در زمرهي نويسندگان بزرگي چون ارنست همينگوي، ويليام فالكنر و جورج اورول برشمرد.
مشاهده لینک اصلی
Ironweed, William Kennedy
عنوان: گل آفتابگردان؛ ویلیام کندی؛ مترجم: غلامحسین سالمی؛ تهران، نگاه، 1383؛ در 319 ص؛ شابک: 9789643511715؛ موضوع: داستانهای نویسندگان امریکایی قرن 20 م
مشاهده لینک اصلی
فرانسیس فیلن، روزنامهای که در یک گورستان آلبانی به کار میرود، به طور غریزی بر فرزندان فرزندش غارت می کند. همان پسر که سالها پیش از انگشتانش فرار کرد. شش پا در زیر، کودک تحریک می کند و تصمیم می گیرد که مسیر فرانسیس برای رستگاری و بخشش خود را آغاز کند. این آغاز داستان زیبایی نوشته شده از فرانسیس و دوست دختر هابل او هلن است. آنها بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای یافتن پناهگاه، پول و نوشیدن می کنند. اما فرانسیس گذشته همیشه خواستار است. تصاویر تخیلی، زبان شاعرانه و شخصیت اصلی جذاب برجسته این برنده پولیتزر است. عناصر خاصی از داستان، به ویژه پیچاندن، کمی پراکنده اند اما هنوز باید بخواند.
مشاهده لینک اصلی
گنجینه ی Rubbermaids 19: Mountain Rock Candy در حال حاضر کشف کتاب های بی ارزش و کمیک های موجود در مجموعه ای از ظروف Rubbermaid که قبلا در خانه پدر و مادر من ذخیره شده و فراموش شده اند و تقریبا 20 ساله نگهداری می شوند. با تشکر از اینکه پدرم آنها را به عقب بر گرداند، من در حال حاضر اوقات فراغت خود را از گنجینه های گمشده از عمق پلاستیکی خودم می گذرانم. فرانسیس پلهن در طول رکود بزرگ زندگی عاشقانه ای از یک هلی کوپتر زندگی می کند. Francis از شهر به شهر با قطارهای پرش و بدون هیچ مسئولیتی برای کراوات او، از شرکای همجنس خود لذت می برد، زیرا آنها با قوطی های لوبیا و کوزه های شراب به اشتراک می گذارند. هر گونه تصور از شیوه زندگی هاب با داشتن برخی از درخواست تجدید نظر در حال حاضر به سرعت و بی رحمانه در اینجا رسیدگی می شود. وجود فرانسیس همیشه در تلاش برای اجتناب از انجماد و یا گرسنگی به مرگ است و جسد هابا به سرعت برای سگهای وحشی غذا می شود. فرانسیس با اسکن چند دندان در سمت چپ و جلوگیری از برداشت ساده از فرایندهای خود، افسانه ها را از کلاه گیس بی سر و صدا بیرون می کشد. به طور خاص، ارزشمند است که صحنه ای دارد که او در تلاش است تا از یک سفر به یک آپارتمان دوست خود با تمیز کردن خود استفاده کند و لباس زیر او را در حالی که سعی دارد آنها را در سینک شستشو دهد، می سوزاند. فکر می کنم در مورد چگونگی استفاده از این چاقوها و به من بگویید که میخواهید با آتش سوزی زیر پل کنار بیایید. فرانسیس همچنین با یک مقدار عادلانه از گناه برخورد می کند. او اولین بار پس از کشتن یک گلوله در طول اعتصاب ضربه زد و هنگامی که او در نهایت پس از آن حادثه به خانه رسید، یک فرقه دیگر به او منتقل شد تا زمانی که فرانسیس پسر پسر نوزادش را که در پاییز شکست خورده بود، بریزد. (راه رفتن، butterfingers!) زندگی او به عنوان یک هلی کوپتر اضافه شده به پشیمانی خود را به عنوان وجود خشن از drifter مجبور او را به کشتن دیگران در طول راه. همانطور که یک مرد عاقل یک بار خوانده شده: هیچ چیز ضربه زدن به زندگی هامبورگ مردم با چاقوی هویج من در خانه قدیمی خود را از آلبانی، فرانسیس است که تلاش برای کار کردن بدهی به یک وکیل و برخورد با بسیاری از ارواح که گذشته او او را خالی از سکنه . او همچنین تلاش می کند که برای دوست دخترش هولن و دوستانش رادی را نگاه کند. در حال رفتن به پسران بالغ خود را فراهم می کند تحقق تکان دهنده است که خانواده اش نمی کند برای او نفرت از آنها را رد، اما آیا فرانسیس می تواند خود را ببخشند؟ داستان فرانسیس غم انگیز و قانع کننده است و شخصیت جالبی دارد. او هیچ اتهامی را درباره چیزهایی که انجام می دهد یا چطور زندگی می کند ندارد. با وجود توانایی خود برای خشونت، او به دنبال مشکل نیست. او با سخاوتمندانه او چه کمکی دارد. او با وجود پشیمانی هایی که داشت، شگفت انگیز بود. داستان فرانسیس این ارزش را بررسی می کند، و مطمئنا به خوبی نوشته شده است، اما من کمی شوکه شدم که یک پولیتزر را به دست آورد. به نظر می رسد بسیار خوب است، اما در سطح عظمت نیست که نوع جایزه نشان می دهد.
مشاهده لینک اصلی
همه بررسی های من را در اینجا پیدا کنید: http://52bookminimum.blogspot.com/ â € œKatie درب را ببندید. برای خرد کردن خیلی مرطوب است. خب، از آنجا که یک ربات یک ریزه کاری است. من، با این حال، کمی کوچک شده و آن را بسیار خوب به عنوان آن می شود زمانی که آن را به من می آید bawling.Francis تمام عمر خود را در حال اجرا است. . . â € œ پایگاه های اجرا پس از ترک خفاش، در حال اجرا از اتهام، در حال اجرا از فقدان مردان و زنان، در حال اجرا از خانواده، از اسارت، از فقدان روح از طریق صاف کردن آیینی، در حال اجرا، در نهایت، در تلاش برای پرواز خالص روحیه ای پر از روحیه\nاو سرانجام تصميم گرفت پس از مرگ اتفاقی فرزند نوزادش، خوب عمل کند. فرانسیس به پایین رو به رو شد و تبدیل به یک بدخواه شد. او اکنون روزهای خود را به اندازه کافی کار می کند تا بتواند به اندازه کافی پول بپردازد و هر شب با استفاده از یک کابوس برای از بین بردن صدای ارواح از گذشته اش، یک کوزه بخرد. â € œIâ € ™ م بیمار از همه شما، [است] فکر خود را. من مریض هستم که تصور می کنم آنچه شما تبدیل به آن شده اید، اگر من در میان شما زندگی می کردم، ممکن است تبدیل شود. من از داستان های ملالآور شما، دلایل احساساتی شما، چهره های نامنظم شما سرشارم. شما بیش از یک عکس نیستید، شما فریب خورده اید. شما واقعا واقعی نیستید و من نمیتوانم در مورد شما حرف بزنم و بیشتر حرف بزنم همه شما مرده اید، و اگر شما را ندیده اید، شما باید باشد. »\nمن احساس می کنم بیش از یک کمی خجالتی به جای جایزه پولیتزر برنده رتبه 3 ستاره، اما ؟؟؟؟ همینه که هست. اینجا معامله است. . . 75 صفحه اول و 75 صفحه اخیر Ironweed 5 ستاره ارزشمند هستند. نوشتن است برخی از زیبا ترین Iâ € ™ ام تا کنون دیده (و هنگامی که گرفت، € ™ برخورد دوباره با چیزی جز شرایط هولناک و شورش، thatâ € ™ ثانیه یک شاهکار بزرگ برای به انجام رساندن)، اما وسط آن کشته شدند. گرفت، € ™ اطلاع LL در خلاصه داستان من به راحتی از سمت چپ هر چیزی در مورد شخصیت â € œHelen.â € در حالی که من او را یافت می شود علاوه بر زیبا به منظور اضافه کردن به غنای داستان Francisâ € ™ (و ظاهرا نسخه فیلم واقعا افزایش تا بخشی خود بودن که مریل استریپ به اسکار برای نقش دریافت کرد)، من احساس کتاب کمی از ریل رفت داشتن یک بخش برجسته از تاریخ هلنا € ™ ثانیه (همراه با بالشتک Francisâ € ™ داستان و حتی بیشتر). حتی پروس در وسط کتاب تغییر کرده است. شاید این تغییر عمدی بوده باشد و من فقط آن را گنگ کرده ام اما آن را مانند یک دسته پرکننده برای من احساس کردم. شکایت دیگر من؟ گفتگو این یک کتاب است که با توضیحات و تصاویر دقیق تکمیل شده است که واقعا من را احساس می کند احساس می کنم همه چیز را با فرانسیس تجربه می کنم. . . و سپس شخصیت ها شروع به حرف زدن کردند و من بلافاصله به واقعیت برگشتم، چون مکالمات به نظر می رسید بسیار شلخته و خواندن برای من غلط است. استثنا مکالمات فرانسیس با \"أحسن\" â € \"در حال حاضر برخی از آنها دلهره آور بود. اگر شما هنوز Ironweed را مطالعه نکرده اید و در حال حاضر در معرض افسردگی قرار دارند، توصیه می کنم این مطلب را به لیستی که باید بخوانید کمی کاهش دهید. پس از همه، هیچ کس نمی خواهد به خانه کسی بیاید و نه تنها پخت و پز بوقلمون را در اجاق پیدا کند، بلکه میزبان نیز تلاش می کند تا سر خود را در کنار آن قرار دهد.
مشاهده لینک اصلی
â € œThe مرده، همه چشمان .â € من می خواستم از این کتاب متنفرم. بخشی از آن به سادگی توهین آمیز است. با این حال، این بخشها به طور قابل ملاحظهای با توانایی کندی برای ایجاد پروزه زیبا از مواد ناخوشایند بهوجود میآید. بدون شک، صفحات این کتاب وجود دارد که شعر را می خوانند. فصل اول مقدمهی قانع کننده ای برای شخصیتی است که از عصبانیت خواسته است و به جای آن، شما را شکر می کند. فرانسیس فیلان یک بمب است که همسر و فرزندان خود را بیش از بیست سال پیش با توجه به گزینه های نامناسب و بدبختی ترک کرده است. من هنوز تصمیم گرفته ام که اگر فرانسیس محصول آژانس خود باشد یا قربانی وضعیت او باشد. به همین دلیل است که در نهایت من نمیتوانم او را محکوم کنم، اگرچه من میخواهم. او خانواده اش را ترک کرد. رمان در اواخر دهه 1930 تنظیم شده و تقریبا دو یا سه روز از فرانسیس به زادگاه او آلبانی منتقل می شود و در نهایت تلاش می کند با کسانی که زندگی می کنند آشتی کند، هرچند که توسط کسانی که این زندگی را با دست خود و یا علی رغم آن از دست داده است. فرانسیس گناه در مورد کسانی که فوت کرده اند یا نه توسط دست او، از طریق تلاش او برای مصالحه و رستگاری به شکل ارواح پیروی می کند. به نظر می رسد که او در گورهای خود دروغ می گوید، آنها را در حمام، حیاط خلوت، و در حالی که فرانسیس در جبهه های دیگر قرار دارد بازدید می کند. یک صحنه وجود دارد که مرده به نظر می رسد برای ساختن بیلیارد و جمع آوری به تماشای آنچه که مسلما مهم ترین بخش از داستان فرانسیس است. این در صحنه هایی است که من متوقف فرانسیس را سرزنش کردم، هرچند او هرگز متهم به خودش نمی کند. این پیگیری توسط Francisâ € ™ ثانیه گذشته است، و کندی پرویز زیبا برای توصیف چیزهای کثیف از زندگی گذرا، که من را مجبور به دادن آن چهار ستاره به جای سه یا دو. من این کتاب را به هیچ کس زیر 18 سال توصیه نمی کنم، زیرا برخی از تم های سنگین بالغ وجود دارد. به رغم این تم ها، Ironweed را به خاطر توانایی آن در ایجاد زیبایی در کمترین احتمال مکان ها دوست داشتم. در چند پاراگراف آخر نورمن ماکلان «رودخانه از طریق آن می رود»، راوی و شخصیت اصلی از دست دادن از آنهایی که او در زندگی می دانست و دوست داشت، هنوز هم می تواند صداهای خود را در جریان رودخانه بشنوند. Ironweed نمونه ای از آخرین خط Maclean است. \"من از طریق آب ها خالی از سکنه است.\" در صفحات بسته Ironweed، فرانسیس در نهایت با زندگی خود در ارتباط است. فرانچس، خردمندانه و هدف شخصی خود را بیان کرد: او از مردمان فرار کرد، زیرا او بیش از حد عصبانی بود و در میان آنها زندگی می کرد؛ او سال ها به طرز آگاهانه فروتن شده بود تا با غرور ترسوآمیز در توانایی خود برای تولید جلال و فضیلت که از طریق آن فضیلت فرو میرفت، مقابله کند. »بر خلاف کسانی که سعی می کنند گناه بزرگی از مصائب گذشته ما را دفن یا پاک کنند، â € œMy گناه همه چیز است که من ترک کرده ام. اگر من آن را از دست بدهم، من برای هیچ چیز ایستاده ام، هیچ کاری نکرده ام، چیزی نداشتم. »در یک فرهنگی که زنان و مردان به سرعت حیوانات می شوند، گناه فرانسیس آخرین شواهدی از شواهدی است که او واقعا انسان است.
مشاهده لینک اصلی
اگرچه فقط چند ماه از زمان خواندن این کتاب فوق العاده است، اما به سختی می توانم به خاطر داشته باشم که در واقع چه اتفاقی افتاد. من یادآوری می کنم که در حقیقت شبانه در رختخواب گذاشته می شود و گاهی در چندین پاساژ گریه می کند و فکر می کنم این یکی از بهترین چیزهایی است که در طولانی مدت خوانده ام. داستان این که من به طور تصادفی از قفسه هایم بیرون کشیدم این سال واقعا برای من خوب بود. این قسمت بخشی از آلبینی سه گانه ویلیام کندی است که اکنون به عنوان چرخه آلبانی به کار می رود. این موضوع فورا به من نگفت، و افسرده (که آن را) صدا می کند. مرد عصر افسردگی به نام فرانسیس پولان در آلبانی، نیویورک زندگی می کند که پس از اتفاقی، پس از سقوط پسر بچه خود، خانواده اش را ترک می کند و تصمیم می گیرد در خیابان زندگی کند. بقیه رمان درباره ملاقات شخصیت های گذشته اش، زنده و مرده است. در حقیقت، یکی از موضوعات اصلی، در اولین پاراگراف فوق العاده زیبایی این کتاب، بیان شده است: \"فرانسیس فیلان، جاده سرگردان قبرستان سنت آگنز را در پشت کامیون سرسبز قدیمی، از بین می برد.\" ، حتی بیشتر از زندگی، در محله های محل سکونت. کامیون به طور ناگهانی احاطه شده توسط زمینه های آثار تاریخی و cenotaphs از طراحی های خانواده و اندازه قابل توجه است، همه محافظت مرده privileged. اما کامیون حرکت کرد و محدودیت امتیازات فقط قابل مشاهده بود؛ زیرا اکنون هکتار مرگ واقعی حاکم بود: مردان برجسته و زنان، کاپیتان زندگی بدون الماس، خزها، واگن ها و لیموزین ها، اما در جاده ها و شکوه ها دفن شدند ، در مقبره های بزرگ چیده شده مانند جعبه سپر آسمانی ساخته شده است، و یا بخشی از آکروپولیس. و آه بله، در اینجا نیز، ناگزیر، توده های جریان روبرو می آمدند، ردیف آنها را تحت سنگهای ساده و صلیب های ساده تر رد می کردند. در اینجا محله فلهان بود. بعد از آن چند جمله، قادر نبودم آن را بگذارم. مرده ها زندگی خود را منحصر به فرد می کنند، که گاهی اوقات برای تحقیر زندگی خود استفاده می کنند. در واقع، برخی از شخصیت های اصلی در رمان مرده اند. جیمز اطلس گفته است که چرخه ی او از رمان های آلبانی، یکی از بزرگترین تحولات در ادبیات ما است. کمک کن، اما موافقم رابرت تایورز در نظرسنجی کتاب نیویورک تایمز می گوید: \"این نوع فانتزی بر روی غریب بودن سرنوشت انسان است، در راه های اسرار آمیز که در آن زندگی می تواند تبدیل شود و گاهی اوقات بازخرید شود.\" گاهی اوقات، با وجود همه آنچه را که می خوانم انجام می دهم، من فقط باید آن را به افرادی که کلمات را \"کلمات بهتر\" می نامند، قطع کنم.
مشاهده لینک اصلی